دیدی که سخــــت نیســـــت
تنها بدون مــــــــــن ؟!!
دیدی صبح می شود
شب ها بدون مـــــــــن !!
این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…
فرقی نمی کند
با مــــــن …بدون مــــــن…
دیــــــروز گر چه ســـــــخت
امروزم هم گذشت …!!!
طوری نمی شود
فردا بدون مــــــن !!!…
گاهی فکر کردن به بعضی ها
ناخود آگاه لبخند روی لبات میشونه
چقدر دوس دارم این لبخند های بیگاه را…
دوست داشتن …
همین که پای کسی به دنیایت باز می شود ،
پایت
از این دنیا بریده می شود …
گیسوانم
نوازش
دستی را
می خواهد
با طعم
نــــــــــاز…
نه نیــــــــــــاز…!!!
من همیشه از اول قصه های مادر بزرگ می ترسیدم
و آخر هم به واقعیت می پیوست…
یکی بــــود…یکی نــــــبود…!!!
چه تلخ است…
یاد آوری سرآغاز عشقی که گمان می رفت ، جاودانه باشد…
چه تلخ است…
یاد آوری سرآغاز عشقی که گمان می رفت ، جاودانه باشد…
عالیهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
پیشنهاد میکنم حتما امتحان کنید!
به سلامتیـــــــــــــــــــــ فاحشه هایـــــــــــــــــــ شهرمانـــــــــــــــــــ
کهــــــــ جز خود کسیـــــــــــــــ را نفروختند...!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بهترین نظری که در جوابش برام اومده بود توسط دوست عزیزی به نام یاســــــــــــــــــــــــــــــــــــی:
قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نميگنجم...
جای خالی ات را…
با فرض پُر کرده ام…
…..
حرامش باد آنکه پُر کرد جای مرا..
سبد قلبم را پر خواهم کرد از عطر تنــت ،
تا که یادم باشد روزی اینجا بودی…
نزدیک تر از من به خودم…!
اولین بار که گفتی دوستم داری
گریه ام گرفت…
حالا اگر کسی بگوید دوستم دارد ؛
خنده ام میگیرد…
بیزارم از این خواب ها
که هر شب مرا به آغوش تو می آورد
و…
صبح ها با اشک از تو جدایم میکند…
وقتی مرا بغــــــــل میکنی
چنان جاذبه ی آغوشـــــت
به جاذبه زمین غلبـــــه میکند
که روحم به پــــرواز در می آید…
شیشه نازک احساس مرا دست نزن !
چندشم می شود از لک انگشت دروغ
آن که میگفت که احساس مرا میفهمد…
کو کجا رفت؟که احساس مرا خوب فروخت!!!
میخواهمتــــــــــــــــــــ…
ولــــی…
دوری…
خیلی خیلی دور
نه دستم به دستانـــــــت میرسد
نه چشمانم به نگاهتــــــــــــــــــ
